کاوش موضوع عمل گرایی
صفحه اصلی
عمل گرایی
عملگرایی یا پراگماتیسم (به فرانسوی: Pragmatisme)، سنتی فلسفی است که کلمات و افکار را ابزارهایی برای پیشبینی، حل مسئله و کنش میداند، و این ایده که کارکرد اندیشه توصیف، ارایه یا بازتاب واقعیت است را رد میکند. عملگرایان عنوان میکنند که بیشتر موضوعات فلسفی- همچون ذات دانش، زبان، مفاهیم، معانی، اعتقادات و علوم- را در قالب کارکردهای عملی و موفقیتشان بهتر میتوان نگریست.
این سنت فلسفی در ایالات متحده آمریکا در دهه ۱۸۷۰ آغاز شد. منشأ آن اغلب به فلاسفهای همچون چارلز سندرز پیرس، ویلیام جیمز و جان دیویی منتسب میشود. بعدها پیرس عملگرایی را در قاعده عملگرایی اینطور توصیف کرد: «اثرات عملی اغراض یا عینیتی که مفهومسازی میکنید را در نظر بگیرید. آنگاه، مفهومسازی شما از آن اثرات همه مفهومسازی شما از آن عینیت است».
در بعضی تحقیقات عملگرایی یکی از پاردایمهای رقیب با پاردایم تفسیری تلقی شده و به این ترتیب این دیدگاهها دوگانه تحقیقات اثباتگرایی و ضد اثباتگرایی را زیر سؤال میبرند.
به معنی فلسفه اصالت عمل است؛ ولی در سیاست بیشتر واقعگرایی و مصلحتگرایی معنی میدهد.
پراگماتیسم روشی در فلسفه است که با اعتراف به غیرممکن بودن اثبات بعضی مسائل، آنها را با توجّه به کاربردشان در زندگی انسان میپذیرد. طرفداران این شیوه، خود را عملگرا و متسامح میدانند. مخالفان، این گروه را میانهرو (یا محافظهکار) میخوانند. از دیدگاه پراگماتیسم، کلیه تصورات، مفاهیم، قضاوتها و نظرات ما قواعدی برای «رفتار» (پراگمای) ما هستند، اما «حقیقت» آنها تنها در سودمندی عملی آنها برای زندگی ما نهفته است. از دیدگاه پراگماتیسم، معیار حقیقت، عبارت است از سودمندی، فایده، نتیجه و نه انطباق با واقعیت عینی. در واقع حقیقت هر چیز به وسیلهٔ نتیجه نهائی آن اثبات میشود.
دولتمردان و سیاستمداران «پراگماتیست» به کسانی گفته میشود که امکانات عملی و مصلحت روز را بر معتقدات خود مقدم میشمارند و به عبارت دیگر برای پیشرفت مقاصد خود یا ماندن بر مسند قدرت، انعطاف نشان میدهند.... بیشتر در ویکی پدیا